چکیده:
بزرگان بشریت با همه عظمت و نبوغشان از شرح شانی از شئون امامت عاجز و درماندهاند زیرا میان عالم و معلوم و عارف و معروف سنخیت لازم است. برای اینکه ما و جنبش عاجزانه ما در این نوشتار متهم به غلبه عواطف مذهبی نشویم سعی نمودهایم که اغلب مطالب از کتابهای حدیثی برادران اهل سنت و جماعت نقل کنیم ابو عمر و مؤلف کتاب (استیعاب) و ابن اثیر مؤلف (جامعالاصول) هر دو با کمال انصاف در نام بری عنوان (سیده نساءالعامین) را اضافه نمودند و این عنوان برحسب روایات متواتر از طریق اهل سنت از طرف پدر بزرگوارش به فاطمهالزهرا (س) داده شده است. یعنی پانزده شخصیت از بزرگان اهل سنت که نام آنها را ذکر میکنیم اتفاق دارند که این عنوان از طرف پدر بزرگوارش به آن حضرت داده شده است. 1) امام احمد بن حنبل در مسند، 2) امام بخاری در صحیح خود، 3) مسلم بن حجاج در صحیح مسلم، 4) ترمذی در سنن و ... همه محدثان بزرگ این حدیث را به سندهای معتبر از ابوسعید خدری و ابن عباس و امالمؤمنین عایشه از رسول اکرم روایت نمودهاند. تا که روایات و احادیث را حفظ کنیم از گروههایی متعصب که مشغول حذف کردن روایات از کتب اهل سنتاند و نیز این سعی برای استقبال نسلهای آینده باشد که شخصیت حضرت زهرا از طریق مذاهب اربعه بشناسند که از ولادت تا هیجده سالگی زندگی پرعظمت و پر از مشکلات و غم و حزن چطور گذراند و علمایی بزرگ اهل سنت چه عظمتی قائل بودند اما چرا اینقدر کم روایات در عظمت این بانوی عظیم ذکر کردهاند. جواب این سؤال را تاریخ اسلام در سینه خود پنهان دارد و وقایع تاریخی دلالت و وجوهات را میفهماند. اما این کار از طریق مطرح کردن چند سؤال درباره حیات طیبه آن حضرت و جواب تلاش کردن از منابع اولیه و کتب بزرگ و مهم اهل سنت انجام دادم مثلاً اینکه ولادت حضرت چطور بود و نطفه چطور منعقد شد و نامگذاری حضرت چطور انجام شد و چرا به ایشان فاطمه و بتول و طاهره گفتند دوران کودکی و جوانی چطور بود و مسأله ازدواج چطور انجام گرفت و مهریه حضرت چطور بود؟ ... برای جواب این سؤالها از کتابخانههای متعددی از جمله دارالحدیث استفاده نمودم و کتابهایی مثل صحیح بخاری _ تفسیرالکشاف _ زمخشری و تفسیرالدرالمنثور سیوطی استفاده نمودم.