چکیده:
یکی از کاربردهای احادیث، استفاده از آنها در تفسیر قرآن است که پیرامون آن بحثهای فراوانی در میان مفسران وجود دارد. از مهمترین این مباحث، حجیت و جایگاه احادیث در تفسیر قرآن است. آیات و روایات متعددی بر حجیت سنت معصومین (ع) دلالت دارد و زمانی که سنت ایشان حجت باشد تفسیر قرآن که بخشی از سنت است نیز حجیت خواهد داشت. تفسیر اهلبیت (ع) به علت آنکه ایشان دارای ویژگیهایی مانند عصمت و احاطه کامل بر قرآن هستند از امتیازات خاصی برخوردار است؛ اما آنچه باید مورد توجه باشد آن است که اگرچه اصل حضور روایات در تفسیر لازم است ولی چون تفسیر قرآن انتساب مطالب به خداوند است، خبر واحد به دلیل علم آور نبودن آن، نمیتواند در تفسیر آیه به کار گرفته شود. این نکته را نیز متذکر میشویم که حجیت سنت صحابه با توجه به دلایل عقلی و نقلی متعدد نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد و ادلهی ارائه شده از سوی اهل سنت در اینباره از اثبات این مطلب ناتوانند. موضوع مهم دیگر آن است که استفاده از روایات در تفسیر به دلیل برخی از آفات که دامنگیر تفسیر روایی شده است مانند احادیث جعلی، اسرائیلیات و آمیختگی تفسیر و تأویل باید با دقت همراه بوده و توجه به معیارهایی چون عدم مخالفت با قرآن و عقل لازم است. از دیگر مباحث مطرح دربارهی حجیت و جایگاه روایات در تفسیر، موضوعی است که از آن به تفسیر استقلالی قرآن تعبیر میشود و سه دیدگاه مختلف دربارهی آن مطرح است: 1_ تفسیر استقلالی قرآن و عدم حجیت روایات که امثال سید علیخان هندی به آن معتقد هستند. 2_ استقلال روایات و عدم حجیت قرآن که اخباریون از مهمترین طرفداران آن هستند. 3_ استقلال قرآن و حجیت روایات که دیدگاه صحیح نیز همین است و علامة طباطبایی و استاد جوادی آملی از قائلان آن میباشند.
کلیدواژهها:قرآن، تفسیر، احادیث، پیامبر، ائمه، تفسیر استقلالی.