چکیده:
یکی از مهمترین حوزههای تحقیق در علوم اجتماعی مطالعه انقلابهای سیاسی و اجتماعی است و از بزرگترین تحول ایران در دهههای گذشته، وقوع انقلاب اسلامی هست. وقوع انقلاب اسلامی ایران به دلایل مختلفی منجر به متحیر شدن اندیشمندان و محققان سیاسی جهان گشت و در همین راستا درزمینه علل و چگونگی وقوع انقلاب اسلامی پژوهشهای مختلفی ارائه دادند. تحلیل علل وقوع انقلاب اسلامی منجر به شکلگیری ادبیات سیاسی نوین گشت که هر یک از این ادبیات رهیافت خاصی را برای تحلیل انقلاب اسلامی ایران دنبال میکردند؛ اما در زمینه مذهب و رهیافت دینی تحلیل آنچنانی صورت نگرفت لذا ما در این تحقیق به تحلیل انقلاب اسلامی در سایه رهیافت مذهبی (دینی) میپردازیم. در چند دهه پیش از انقلاب رویکرد نوینی در ادبیات فکری شیعه در سایه نوگرایی اندیشه شیعه شکل گرفت که درروش ذهنی و تغییر نگرش بهسوی قبول یک تحول بنیادین بر اساس دین نقش اساسی ایفا کرد. در این برهه از زمان، اندیشوران شیعی و در رأس همه حضرت امام خمینی (ره) برترین نظریهپرداز انقلاب اسلامی و رهبری و مؤسس نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، ظرفیت لازم انقلاب و تأسیس نظام سیاسی و حکومت اسلامی رادار است. در همین راستا شخصیتهای بارز و مبارز حوزوی و دانشگاهی بهویژه استاد مطهری و دکتر شریعتی نیز بر این باور بودند که اندیشه شیعه نیاز به بازسازی دارد و قابلیت لازم را برای ارائه یک الگوی مطلوب سیاسی و اجتماعی را دارا هست و در سایه این بازاندیشی و نوگرایی اندیشه شیعه بود که عدم انطباق تفکرات شیعه با مقتضیات زمان یا عملکرد حاکمیت طاغوت را پررنگتر کرد. لذا در این پژوهش، محقق به بررسی نوگرایی اندیشه شیعه که مجموعهای از آموزههای شیعی را در برمیگیرد در به وجود آمدن یا شکلگیری انقلاب اسلامی میپردازد.