چکیده:
میان وجوه متعدد رابطه دین و سیاست در اسلام سنتگرایان در ورای تمام تقسیمبندیهای رایج از این رابطه قرار دارند. سنتگرایی شیعی با حاشیه قرار دادن سیاست در پای دین، هدف اولی سیاسی را در خدمت دین میبیند و آن را بهمثابه ابزاری در راستای تحقق احکام دینی ارزیابی مینماید؛ اما سیاست ورزی در عصر غیبت امام دوازدهم نامشروع است؛ زیرا این تنها امام است که باوجود داشتن ویژگیهای منحصربهفرد خود، در این عرصه وارد گردد. جایگاه محوری امامت در اندیشه شیعیان با وقوع واقعه غیبت، باعث گردید سیاست ورزی نامشروع تلقی گردد و این مقوله ماهیتی اغتصابی بیابد. این تفکر در راستای استنباط از ظواهر روایات امامان شیعه نیز بود که در طول تجربیات تلخ تاریخی نظیر انقلاب مشروطیت، تقویت گردید. سیاستگریزان با رد اعتبار عقل بشری در برابر روایات در برابر حوادث جدید بیتفاوتی را برمیگزینند که ما در این تحقیق بهتفصیل پیرامون جوانب آن بحث کردهایم.
فصول پایاننامه:
این پایاننامه در شش فصل نگارش شده است.
فصل اول: «کلیات تحقیق»
* بیان مسئله
* سوال اصلي تحقيق
* فرضيه اصلي تحقيق
* اهميت تحقيق
* اهداف تحقيق
* روش تحقيق
فصل دوم: «مبانی نظری»
فصل سوم: «تکوین مبانی سیاستگریز در تشیع از آغاز عصر غیبت تا سقوط صفویه»
فصل چهارم: «مشروطیت و آغاز فرایندهای جدید در سیاستگریزی شیعه»
فصل پنجم: «روحانیت سیاستگریز از برآمدن رضاشاه تا انقلاب اسلامی»
فصل ششم: «پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن بر اندیشههای سیاستگریز شیعه»
نتیجهگیری.