چکیده:
گیلان و دیلمان بهعنوان بخشی از سرزمین پهناور ایران بنا بر موقعیت طبیعی ویژه و مردمان دلاورش، بعضاً در طول تاریخ همچون پناهگاهی برای مغضوبین و محکومین حکومتها درآمده بود. پیامدها و نتایجی که از این بابت نصیب مردمان این نواحی شد در تاریخ بسیار حائز اهمیت است. مردم گیلان و دیلمان که روان تأثیرپذیر و غلبه ناپذیر خود را محفوظ نگه داشته بودند، در رویارویی با علویان زیدی بهگونهای دیگر عمل میکردند و سرانجام بهصورت مسالمتآمیزی به اسلام روی آوردند. با پذیرش دین اسلام نقطه عطفی در تاریخ این خطه به وجود آمد. هرچند اسلام سنی از مدتها پیش در طبرستان و تا نواحی چالوس نفوذ داشت اما گیلانیان و دیلمیان تا دو قرن و نیم پس از ظهور اسلام بر کیش نیاکان خود یعنی زرتشتی باقی ماندند. در قبول دین اسلام نیز توسط این مردم نمیتوان گفت تنها آگاهی و ایمان قلبی آنان و مجاهدت فکری داعیان علوی موجب آن بوده و سیاستبازی حکام جستانی و اصلاحات اقتصادی ارضی که علویان به نفع عامه مردم انجام میدادند بیتأثیر بوده است. دیلمیان که از جمله آخرین ایرانیانی بودند که به دین اسلام درآمدند جزو نخستین کسانی بودند که در عالم اسلام مکرر به تحصیل استقلال برخاستند. این امر در سیاست با تشکیل سلسلههای مستقل محلی و در دین با قبول مذهبی غیر از مذهب تسنن که دین رسمی دنیای اسلام محسوب میشد تحقق یافت. دیلمیان بعد از آشنایی با اسلام و تأثیراتی که اسلام بر جهانبینی آنان نهاد به نتیجه دیگری نیز نرسیده بودند، آنها دیگر نمیتوانستند خود را در سرزمین دیلمان محصور ببینند، بنابراین از منطقه خود بیرون و اگرچه در آغاز به امیران محلی یا امرای خلافت عباسی پیوستند، اما در قرن چهارم ه-ق کار بعضی از اینها بهسرعت بالا گرفت. بخصوص سلالههای سالاریان که آذربایجان کنونی را به زیر سلطه خود درآوردند (369 _ 330 ه.ق) و زیاریان که در گرگان حکومت میکردند (324 _ 447 ه.ق) و مهمتر از همه آلبویه که در فاصله سالهای 330 _ 447 با بسط قلمرو خویش در ایران و بینالنهرین و کنترل بغداد، مرکز خلافت عباسی (334 ه.ق) یکی از مهمترین دولتهای متمایل به شیعه را در تاریخ اسلام قرون میانه بنیان نهادند. اینان اصلاً دیلمی یا گیلانی بودند. از سوئی دیگر مخالفتهایی را که حکومت انقلابی و مردمی «اطروش» اصلاحات ارضی در بین خلفا و امرای عباسی و زمینداران و متنفذان محلی برانگیخته بود، با سقوط علویان موفق شد مجدداً مناسبات زمینداران بزرگ را در طبرستان و گیلان و دیلمان اعاده کند. با وجود این، نفوذ فقهای زیدی و مقاومت مردمان این نواحی تا یکی دو قرن بعد، از افزایش بیرویه میزان مالیات جلوگیری به عمل میآورد. در پایان باید افزود مذهب مردم گیلان و دیلمان همراه تحولات مذهبی ایران دچار دگرگونیهای اساسی شد. در طول قرون چهارم و نهم هجری قمری فرق مختلف اسلامی نظر زیدیه، اسماعیلیه، شیعه اثنی عشری، حنبلی، شافعی، معتزله و حروفیه هرکدام پیروانی در این سرزمین داشتند. ولی طی دورههای مختلف اکثریت با زیدیه، اسماعیلیه، سنی و شیعه اثنی عشری بود. سرانجام در زمان شاه عباس اول صفوی در حدود 1000 ه.ق قریب بهاتفاق مردم گیلان مذهب شیعه اثنی عشری اختیار نمودند و بر این عقیده تاکنون استوار ماندند. امروزه علاوه بر اکثریت شیعه، اقلیتی از اهل تسنن نیز در نواحی شمال غربی گیلان بسر میبرند.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در سه بخش ارائه شده است:
بخش اول: «پیشینه گیلان»
* فصل اول: نگاهی به جغرافیای تاریخی گیلان و دیلمان
* فصل دوم: اقوام سرزمین گیلان و دیلمان
* فصل سوم: نقش گیلان و دیلمان در تاریخ ایران پیش از اسلام
بخش دوم: «حکمفرمایان گیلان و دیلمان»
* فصل اول: حکومت گاوبارگان
* فصل دوم: حکومت جستانیان
بخش سوم: «از رویارویی تا قبول اسلام»
* فصل اول: رویارویی در برابر اعراب مسلمان
* فصل دوم: علویان در گیلان و دیلمان
نتیجه.