چکیده:
در سال 1299 ه.ش رضاخان، فرمانده تیپ قزاق مستقر در قزوین، با کودتا به قدرت رسید و با تاجگذاری در سال 1304 ه.ش به سلسله قاجار پایان داد و سپس به انجام یک سری اصلاحات فاقد برنامه، جهت تثبیت خود و ایجاد حکومتی عاری از نفوذ مذهب و روحانیون، الهام گرفته از غرب بهخصوص آتاتورک در ترکیه، اقدام کرد. هرچند نوسازی در این دوره که با الگوی نوسازی «برینگتون مور» مطابقت دارد بهصورت ناقص و نیمبند انجام شد، اما یک ثمره مهم آن یعنی سکولاریسم پی گیری شد و تا حد قابلملاحظهای اجرا گردید و در این راستا سازمان روحانیت شیعه بهعنوان یکنهاد دینی که در آن زمان مخصوصاً بعد از حضور مؤثر در نهضت تنباکو و مشروطه، قدرت و نفوذ زیادی در جریانات سیاسی و اجتماعی ایران داشت، در معرض تحدید و حذف از صحنه اجتماع قرار گرفت؛ تا جایی که اعضای این سازمان به صحنه رویارویی مستقیم با مصداقهای نوگرایی عصر رضاشاه کشیده شدند. این مجموعه تلاشی روشمند و کتابخانهای در پاسخ به این سؤال اساسی است که اصلاحات و سیاستهای نوگرایانه رضاشاه چه تأثیری بر قدرت و نفوذ سازمان روحانیت شیعه در جامعه ایران داشته است؟ و فرضیه اصلی نگارنده آن است که رضاشاه با نوسازی خود در ارتش و نظام اداری، نظام قضایی، نظام آموزشی، سازمان اوقاف و دیگر اقدامات تجددخواهانهاش نظیر خدمت اجباری سربازی، اتحاد لباس، کشف حجاب و... موجبات کاهش چشمگیر نفوذ و قدرت روحانیت شیعه را در سالهای 1299 تا 1320 فراهم کرد و نتیجه حاصل از این تحقیق، تأیید فرضیه مذکور میباشد.
کلیدواژهها:سازمان روحانيت شيعه، رضاشاه، نوسازي، سكولاريسم.
فصول پایاننامه:
این پایاننامه شامل شش فصل میباشد:
فصل اول: «کلیات تحقیق»
فصل دوم: «مدلهای نوسازي و انتخاب نظريه مختار»
فصل سوم: «ویژگیهای ايران عصر قاجار»
فصل چهارم: «سازمان روحانيت شيعه»
فصل پنجم: «نوسازي در عصر رضاشاه و تأثیر آن بر سازمان روحانيت شيعه»
فصل ششم: «راهبرد رضاشاه براي مقابله با سازمان روحانيت شيعه»
نتیجهگیری.