چکیده:
دوران فرمانروایی دودمان صفوی در ایران، برای پژوهشگر تاریخ این سرزمین اهمیتی چند سویه دارد. یکپارچگی سیاسی ایران که پس از واژگونی حکومت ساسانی ازدسترفته بود. یکبار دیگر به دست صفویان فراهم آمد و ایران یکپارچه در کشاکشهای سیاسی آن روزگار نقشی بسیار بااهمیت بر عهده گرفت. ازنظر بازرگانی و اقتصاد جهانی نیز ایران عصر صفوی در میان کشورهای جهان به جایگاهی ویژه دستیافت. بااینهمه مهمترین پدیدهای که با آغاز حکومت صفویان در ایران رخنمود. رسمی شدن مذهب تشیع و چیرگی این مذهب در سراسر ایران بود. تکاپوهای حکومت صفوی برای ترویج و توسعهی مذهب تشیع، در آغاز این حکومت با شور و شعار بسیار همراه بود. شمشیر اسماعیل یکم، در زمان حکومت او بیش از هر عامل دیگر، در دگرگونی مذهب بسیاری از مردم قلمرو او مؤثر بود و تیغ تبرائیان، در دوری جستن سنیان ایران از مذهب خویش، نقش بنیادی داشت. حکومت صفوی رفتهرفته به این حقیقت پی برد که اگرچه با شمشیر میتوان مردم را به ترک مذهب تسنن و پذیرش تشیع واداشت، ولی ترویج بنیادی تشیع و برآوردن نیازهای مذهبی کسانی که به تشیع گرویدهاند، به وسیلهای دیگر نیاز دارد و در این زمینه باید راهی بنیادی و اصولی انتخاب شود با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل بسیاری از علمای ایران توسط او کشته و یا از کشور راندهشده بودند و تکیهبر روحانیون ایرانی موجود و قدرت بخشیدن به آنان در کشاکش درگیری عناصر ترک و تاجیک در حکومت، چندان به سود صفویان نبود. ازاینرو دولت صفوی تصمیم گرفت الگویی را که حکومت سربداران در اقدام به دعوت از شهید اول برای آمدن به ایران بهمنظور ترویج و توسعهی تشیع، فراهم آورده بود دنبال کند و تربیتیافتگان مکتب علمی شهید اول را از جبل عامل به ایران فراخواند. البته علمای شیعه از عراق و بحرین نیز به ایران کوچیدند ولی هم ازنظر گستردگی دامنه مهاجرت علمای جبل عامل و هم ازنظر نقش و جایگاهی که آنان در حکومت صفوی یافتند، باید مهاجرت از جبل عامل را طیف و جریان اصلی مهاجرت به ایران قلمداد کرد. برخی از علمای شیعه جبل عامل در عصر اسماعیل یکم به مناطق همجوار امپراتوری صفوی کوچیده، ازآنجا پیوندهایی را با حکومت شیعه ایران برقرار کردند، ولی نه حکومت صفوی بدین نتیجه رسیده بود که باید علمای جبل عامل را به شیوهای گسترده برای ترویج تشیع به ایران فراخواند و نه شخصیت اسماعیل که خود را دارای منزلتی نیمه الهی میدانست، جایی را برای اظهار وجود آنان باز میگذاشت. در زمان پادشاهی طهماسب، فراخوانی این عالمان به ایران بهصورت یکی از سیاستهای اصلی دولت درآمد و شاه دینپناه دست آنان را در کارهای حکومتی باز گذاشت. از این زمان مهاجرت جبل عاملیان به ایران در شکل گسترده خود آغاز شد و تا روزگار پایانی حکومت هرگز بازنایستاد. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل مهاجرت علمای جبل عامل به ایران، کاوش در چگونگی عملکرد مهاجران در ایران، بهویژه در پیوند با حکومت صفوی و ارزیابی نتایج و پیامدهای این مهاجرت است. ما در درازای فصول پنجگانهی این پژوهش میکوشیم تا ضمن ارائه مقدماتی در چگونگی دستیابی صفویان به قدرت و پایههای اصلی قدرت آنان و بررسی شرایط مبدأ مهاجرت و چگونگی پدید آمدن و استمرار تشیع در جبل عامل و نهضت عملی که منجر به تبدیل این سرزمین بهصورت یکی از مراکز مهم تشیع در جهان اسلام گردید، نقش و نفوذ مهاجران را در دولت صفوی ارزیابی کنیم و سازگاریها و ناسازگاریهای مهاجران را با صفویان موردبحث قرار دهیم.
فصول پایاننامه:
این پایاننامه شامل پنج فصل است:
فصل اول: «نظری به دور نمایهها و روند پیدایش نهضت صفویه»
فصل دوم: «نهضت علمی تشیع در جبل عامل»
فصل سوم: «مسائل عمومی و علل مهاجرت علمای شیعه جبل عامل به ایران»
فصل چهارم: «مهاجران و حکومت صفوی»
فصل پنجم: «پیامدهای مهاجرت علمای شیعه جبل عامل به ایران».