چکیده:
مرجعیت به عنوان بالاترین مقام دینی در مذهب تشیع در طول تاریخ روابطی گاه تعاملی و گاه تقابلی با نهاد سیاست برقرار کرده است. حتی در برخی مواقع مراجع تقلید علاقهای به ایجاد رابطه تعاملی یا دلیلی برای رابطه تقابلی نمیدیدهاند و نسبت به نهاد سیاست بیتفاوت بودهاند. پژوهش حاضر در نظر دارد با اشاره به رابطه تعاملی مرجعیت و سیاست در عراق و لبنان طی دوران مرجعیت آیتالله سیستانی و علامه فضلالله (2000 تا 2010 میلادی) تأثیر این رابطه را بر نفوذ و قدرت سیاسی جامعه شیعیان بررسی کند. از نظر نگارنده نقشآفرینی فعال مراجع در این کشورها موجب افزایش نفوذ و قدرت شیعیان در ساختار سیاسی عراق و لبنان شده است. این پژوهش با ذکر شاخصههای افزایش نفوذ و قدرت شیعیان به شباهتها و تفاوتهای نقشآفرینی مرجعیت در عراق و لبنان نیز میپردازد.
کلیدواژهها:مرجعیت شیعه، عراق، لبنان.
فصول پایاننامه:
این پایان نامه شامل پنج فصل میباشد:
فصل اول: «کلیات»
فصل دوم: «مرجعیت و سیاست»
فصل سوم: «مرجعیت و سیاست در عراق»
فصل چهارم: «مرجعیت و سیاست در لبنان»
فصل پنجم: «مرجعیت و افزایش نفوذ سیاسی شیعیان در لبنان و عراق»