چکیده:
پس از انقراض سلسلهی ساسانیان، ایرانیان به کیش اسلام درآمدند. آنان دلخوش بودند که با قبول دین اسلام، با اعراب فاتح مساوی و برابر میشوند و برابر موازین اسلامی، کسی بر دیگری فضیلت و برتری ندارد. مگر از نظر پرهیزکاری و پارسایی. اسلام تمام امتیازات نفاق انگیز و طبقهبندیهای خانمانسوز را برانداخت و عموم مسلمانان را به مساوات و برادری دعوت کرد. در عصر خلفای راشدین تا حدودی اصول و موازین اسلامی بهموقع اجرا گذاشته میشد و مسلمانان از هر طایفه و قومی با یکدیگر مساوی و برابر بودند. با خلافت معاویه، دستگاه ساده و بیپیرایه خلافت اسلامی رنگ دیگر گرفت و نتیجه آن شد که برای تأمین خوشگذرانیهای خلفا و عمال و حکام بنیامیه در اخذ مالیات اجحاف و تعدی بسیار روا داشتند و اهل ذمه و مسلمانان غیر عرب و موالی را در شکنجه و فشار قرار دادند. بههرحال عدهای از ایرانیان که سیادت خود را از دست رفته دیدند و مشاهده کردند که اساس دین مبین اسلام، با روی کار آمدن امویان و مروانیان به هم ریخته و احکام اسلام به هیچ وجه مورد نظر و توجه اینان نیست چون راه را بسته دیدند، با توسل به خود دین اسلام و با استناد به آیات قرآن و احادیث-مبنی بر مساوات و برابری مسلمانان از هر طایفه و قوم- گفتند که اساس کیش اسلام، مبنی بر مساوات است و عرب و عجم یکساناند و کسی را بر دیگری فضیلت نیست. از اینرو نخست آنان را «اهل تسویه» یعنی طرفداران مساوات خواندند. اصطلاح شعوبیه و اطلاق این لفظ در عصر اموی بر اهل تسویه معمول نبود. فعالیتهای پنهانی اهل تسویه از اواخر عهد اموی آغاز شد و جنبش و نهضت سیاسی ایرانیان و قیام ابومسلم خراسانی نیز در اواخر دورهی اموی بهصورت آشکار درآمد. سقوط بنیامیه و روی کار آمدن دولت بنیعباس و اینکه ایرانیان اساس این دولت را پیریزی کرده بودند؛ اهل تسویه را وادار به مفاخرت به اصل و نژاد و نسب خود کرد و لفظ شعوبیه رسماً در اوایل عهد عباسی معمول و رایج شد؛ و عده بسیاری از موالی از هر قوم و ملتی به این فرقه پیوستند و اکثریت را ایرانیان تشکیل دادند و رهبری آن را بر عهده گرفتند. چندی بعد شعوبیان که زمینه را برای توسعهی نهضت خود مساعد دیدند، ضمن یادآوری تاریخ باستانی و مظاهر تمدنی و فرهنگ کهن ایران، با دلایلی که اقامه کردند خود را برتر و بالاتر از عرب دانستند و گفتند: اعراب هیچ مزیت و فضیلتی ندارند و هر قوم و ملتی بر عرب ترجیح دارد. شعوبیه برای اثبات فضیلت خود به آیهی «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، آن اکرمکم عندالله اتقیکم» استناد کردند. تقدم شعوب که بر مسلمانان غیر عرب اطلاق کردند بر قبائل که آن را مخصوص اعراب دانسته را دلیل برتری مسلمانان غیر عرب دانستند. (اهل التفضیل). این موالی که در طی دوران حکومت بنیامیه متحمل خواریها و پستیها و شکنجهها شده بودند و حتی در لشکرکشیها از سواری منع شده از غنائم جنگی هم بهرهای نداشتند، در عصر عباسی با کمک رجال و وزیران ایران به فعالیتها و جنبشهای سیاسی و ادبی پرداختند. چنانچه بشار بن برد طخارستانی پیشوای نهضت ادبی شعوبیه در قرن 2 هجری قصاید و اشعار بسیاری در مدح ایرانیان و تفضیل عجم بر عرب سرود. پس از او شاعران دیگر در تحقیر عرب و تفاخر به نسب و عزت ایرانیان کوشیدند. گذشته از شاعران شعوبی، مؤلفان و نویسندگان مشهور ایرانی در فضیلت عجم به تدوین و تألیف کتابها و رسالهها پرداختند. تألیفات شعوبیه بر اثر تعصب عربی و اینکه آن را از آثار کفر و الحاد معرفی کردند، از میان رفت و نابود شد. آنچه امروز از عقاید شعوبیه افکار و سخنان آن فرقه نقل میشود مختصری است که جسته و گریخته در بعضی از کتب متقدمین چون کتاب البیان و التبین (جاحظ بصری) العقدالفرید (ابن عبدربه)، تفضیل العرب (ابن قتیبه دینوری)، الاغانی (ابوالفرج اصفهانی)، الفهرست محمد بن اسحاق وراق بغدادی (ابن ندیم) مروج الذهب (مسعودی) و خطط (مقریزی) دیده میشود. مسلک شعوبیه تاثیر بزرگی در اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر عباسیان گذاشت و به تأسیس حکومتهای مستقل ایرانی چون صفاریان، سامانیان، دیلمیان و زیاریان منجر شد. همچنان که این نهضت علل و اسبابی داشته است، تأثیرات بسیاری در حوزههای گوناگون دیگر نیز داشته است. عرب برای فضیلت نژادی خویش و تحقیر سایر اقوام و ملل به هر وسیله از جمله جعل روایات و احادیث نیز دست زد که لطمهی زیادی به اخبار دینی و تاریخی و ادبی زد و اطمینان را از مسلمانان سلب کرد. طرفداران عرب که احیاناً جزء ناقلان اخبار بودند و وجههای در میان مسلمانان داشتند، از اینگونه روایات در هر موضوعی جعل کردند. شعوبیه هم به مقابله با آنها برخاستند. شعوبیه در جعل حدیث و خلق روایت تسلط داشتند، بدین سبب احادیث بسیاری در فضیلت ایرانیان جعل و به اشخاص موثق از اصحاب و تابعین مستند کردند. شعوبیه گاهی داستانی ساخته و آن داستان را داخل تاریخ میکردند، بهطوریکه تشخیص مطالب اصلی و جعل کار دشواری بود. در مقابل احادیث ساختگی، احادیثی که دلالت بر فضیلت عجم بر عرب میکرد جعل میکردند. شعوبیه در تمام امور و همه شعب علوم و فنون و معارف اسلامی دست داشتند و در هر قسمت آثار بسیاری از عقاید باطنی خود باقی گذاردهاند. آنان پس از طی نهضت سیاسی و موفقیت در سرنگونی امویان دوباره نهضت ادبی خود را ادامه دادند و تدریجاً کار به همان تألیف و تصنیف کتب و رسائل کشید و کتابها در مفاخر عجم و مثالب عرب نوشتند. این مناظرات و مجاهدت باعث ایجاد یک نهضت مهم علمی و ادبی و فکری در فرق اسلام گردید؛ اما یک نتیجهی عجیب پیدا کرد که هنوز فکر محقق عمیق را به حیرت میاندازد و آن عبارت از سلب اطمینان به قسمت مهمی از آثار تاریخی و ادبی و دینی است.
فصول پایاننامه:
این تحقیق دارای هفت فصل میباشد:
فصل اول: «شامل مقدمه، ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، پیشینه تحقیق، روش تحقیق و ... میباشد»
فصل دوم: «ورود اسلام به ایران»
* ایران و اسلام در زمان پیامبر
* آغاز فتوحات
* وضعیت ایران پس از ورود اسلام
* دلایل حمله عرب به ایران
* دلایل شکست ساسانیان از اعراب
فصل سوم «اسلام و مسئله نژادی»
* نگاه اسلام به نژادها
* سیاست نژادگرایانه عمر
* سیاست نژادگرایانه بنیامیه
فصل چهارم: «پیدایش و تحول شعوبیه»
* کلمه شعوبیه و وجه اشتقاق آن
* کلمه شعوبیه و موارد استعمال آن
* کلمه شعوبیه و وجهتسمیه آن
* تاریخ پیدایش شعوبیه
* مظاهر جنبش ایرانیان بر ضد عرب
* پارهای از عقاید و سخنان شعوبیه
* برخی مجادلات شعوبیه با عرب در زمینههای گوناگون
فصل پنجم: «نفوذ شعوبیه در پیروان مذاهب و مذهب و فرقه سازی»
فصل ششم: «مشاهیر مخالفان شعوبیه و آثار آنان»
فصل هفتم: «تاثیر شعوبیه بر تاریخنگاری ایرانی و اسلامی»
نتیجهگیری.ax