چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سیّد جمالالدین اسدآبادی در تحول گفتمان سیاسی شیعه در آستانهی انقلاب مشروطهی ایران است. با توجه به اینکه سیّد جمال ده سال پیش از مشروطه درگذشته است، در این تحقیق تلاش شده با استفاده از روشهای اسنادی و کتابخانهای به بررسی کتب، رسائل، مقالات، اسناد، گفتهها و خاطرات نزدیکان و همعصران سید جمال پرداخته شود. یافتههای این پژوهش مشخص میکند در آستانه مشروطه گفتمانهای متفاوت و گاه متضادی همچون گفتمانهای دینی که خود به دودستهی مشروطهخواه و مشروعه خواه تقسیم میشود و گفتمان غربگرا رایج بوده است؛ که به دلیل عدم انطباق و سازگاری با شرایط موجود و ناتوانی در انعکاس شرایط واقعی جامعه، نتوانسته عاملی مهم و اساسی در ایجاد انقلاب مشروطه باشد؛ این درحالیکه است که افکار و اندیشههای سید جمال، که در قالب نامه، مقاله و سخنرانی منتشر میشده است؛ از یکسو نوعی گفتمان خاص را به وجود آورده که ما آن را (گفتمان اصلاحی سید جمال) نامیدهایم؛ و از دیگر سو گفتمان مذکور بیشترین تأثیر بر روند شکلگیری انقلاب مشروطه داشته است. در گفتمان اصلاحی سید جمال به دلیل شناخت همهجانبهی او از دنیای متمدن (غرب) و تحولات ناشی از مدرنیته و همچنین درک شرایط متفاوت حاکم بر جامعهی ایران، نقایص موجود در گفتمانهای دیگر به چشم نمیخورد و بهخوبی توانایی انعکاس شرایط و مشکلات جامعهی ایران را دارا بود؛ به همین دلیل این گفتمان توانست بیشترین تأثیر را در جهتدهی فکریِ گروهها و اقشار مختلفی همچون علما، سیاسیون و تودهی مردم داشته باشد و درنهایت بهمثابهی دستاویزی در بحرانهای سیاسی و فکری آستانه مشروطه خودنمایی کرد که نتیجه تمسک به آن پیروزی انقلاب مشروطه بود.