چکیده:
با سرنگونی رژیم صدام در آوریل 2003، عراق به دورانی گام نهاد که مهمترین ویژگی آن به قدرت رسیدن شیعیان بهعنوان اولین تجربه این اکثریت خاموش از بدو استقلال این کشور و حتی بسیار قبل از آن و در طول بیش از یک هزاره گذشته است. این پژوهش در صدد است تا با کنکاش در ابعاد و جنبههای مختلف تحول مذکور؛ پیامدهای آن را بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بررسی نماید. پیدایش عراق جدید برای جمهوری اسلامی ایران فرصتها و تا حدی تهدیداتی را توأمان در بر خواهد داشت. حذف رژیم بعث در عراق که همواره بعنوان عامل تنش و ناامنی، امنیت ملی ایران و ثبات منطقه را دچار مشکلات عدیدهای نموده از یک سو و قدرتیابی شیعیان عراق که طی سه دهه گذشته از حمایتهای بیدریغ جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده اند از دیگر سو تحولی بسیار مثبت تلقی میشود. در این پژوهش سعی شده است با نگرشی واقعبینانه و با ترکیبی از روشهای توصیفی و تحلیلی چشم انداز فوق مورد ارزیابی قرار گیرد. در همین راستا این بررسی با بهکارگیری مبانی نظری مبتنی بر امنیت ملی و همگرایی منطقهای در صدد توصیف پیدایش یک تغییر راهبردی در روابط دو کشور از وضعیتی خصمانه به یک همکاری دوستانه است که مؤلفههای موثر آنرا امنیت در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژی تشیع بهعنوان پایه عقیدتی حاکم بر نظامهای دو کشور تشکیل میدهد. اگرچه استدلال مبتنی بر نظریه همگرایی بیشتر برگرفته از موفقیتهای آن در همگرایی اروپایی است و انطباق پارامترهای آن با شرایط متفاوت در منطقه ساختارشکن و واگرای خاور میانه و خلیج فارس، منطق متفاوتی را میطلبد.
فصول پایاننامه:
این پایاننامه شامل پنج فصل میباشد:
فصل اول: «كليات تحقيق»
فصل دوم: «همگرايي و عوامل تاثير گذار بر امنيت ملي»
فصل سوم: «پيشينه تاريخي تشيع در عراق از دوره عثماني تا سقوط صدام حسين»
فصل چهارم: «ظهور قدرت شيعيان در عراق نوين»
فصل پنجم: «ظهور عراق جديد و امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران»
نتیجهگیری.