چکیده:
مسئلهی وفای به عهد هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی تأثیرات فراوانی دارد. خداوند متعال برای رساندن بشر به سعادت و کمال از تمام آنها به پرستش خود و عدم فریب از شیطان تعهد گرفته است و در جایجای قرآن عمل به این تعهدات را به انسان گوشزد کرده است. عهدهایی که خداوند با انسان بسته است به دو صورت عام و خاص است؛ عهدهای عام شامل همهی انسانهاست و در همیشهی تاریخ، جریان دارد ولی عهدهای خاص مربوط به گروهی از انسانها و در برهههایی خاص از زمان اتفاق افتاده است و به نسبت خاص بودن دارای شرایط خاص بوده و عقوبت عدم وفای به عهدها هم در دنیا و هم در آخرت دامنگیرشان میباشد. از عهدهای مهم الهی عهد الست یا عهد عالم ذر است که خداوند از بندگان بر ربوبیت خویش پیمان گرفته است ولی انسانها به علت وابستگی به امیال دنیوی و غفلت، برخی اجرای مفاد آن را فراموش کردهاند؛ چگونگی گرفتن این عهدها و بیان جزئیات مربوط به آنها، بررسی نظرات مفسران در رابطه با زمان و مکان عهدها و مختار بودن یا نبودن انسان در پذیرش عهدها عوامل غفلت از میثاق فطرت الله و همچنین راههای عمل به عهدهای الهی از جمله مباحثی است که وجههی همت نگارنده در تنظیم این نوشتار قرار گفته است و این نتیجه حاصل شد که مسألهی عهدهای خدا با انسان از دو حالت حقیقی یا ملکوتی خارج نبوده است؛ یعنی عهد در عالم ملکوت یا وحی گرفته شده و انسانها همگی اقرار به بندگی خدا کردهاند سپس در عالم ملک به علت پیروی از هوی و هوسها و احساس استغنا و زیباسازی اعمال و فریب شیطان از پیمان غفلت کرده و پیمان را فراموش کردهاند.