چکیده:
دعا بهعنوان یکی از آموزههای قرآنی، از جمله موضوعاتی است که موردعنایت فیلسوفان مسلمان واقع شده است. فارابی نیز که تا حدودی همت خویش را مصروف ایجاد توافق میان دین و فلسفه کرده، موضوع دعا را مدنظر قرار داده است. هر چند که فارابی، با نگرشی بدیهی انگارانه به موضوع دعا پرداخته و از اینرو تنها در عبارتی کوتاه تعریف مختصری برای آن ارائه کرده، لکن با رویکرد به نظرات فلسفی او، میتوان برداشت تفسیر گونهای از این عبارت ارائه نمود که نشاندهنده کمال این تعریف در عین موجز بودنش است.