چکیده:
حق ولایت، یکی از حقوقی است که به جهت امتیاز و موقعیتی که برای ولی به وجود میآورد همانند حقوق دیگری که در اجتماع مطرح میشود، امکان سوء استفاده را نیز به همراه دارد. به این معنی که ولی از حق ولایت خود، به ضرر مولیعلیه بهره ببرد. مولیعلیه میتواند صغیر یا سفیه و یا مجنون باشد این سه گروه به دلیل نقص در قوای دماغی، محجور بوده از تصرف در امور خود به جهت حمایت از حقوقشان، ممنوع میباشند. شرع و قانون به ولی آنها، این حقوق را داده است. كه در امور آنها تصرف نمايد ولي موظف است حق ولايت را در چارچوب مصلحت مولیعلیه اعمال نمايد و از سوء استفاده از ان پرهيز نمايد. در فقه امامیه، قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» از چنان گسترهای برخوردار است که نظریه منع سوء استفاده از حق را نیز شامل میشود و فقها در موارد مختلف به استناد این قاعده از سوء استفاده از حق، جلوگیری کردهاند بهعنوان مثال، حق ولی در ازدواج صغیر، حق اذن در ازدواج باکره، حق ولی در اداره اموال مولیعلیه از جمله حقوقی هستند که مورد سوء استفاده قرار میگیرند اصل 40 قانون اساسی و برخی مواد قانون مدنی بر منع سوء استفاده از حق دخالت دارند. در فقه و حقوق راهکارهایی جهت کنترل اعمال حق ولایت پیشبینی شده است که به شرح ذیل میباشد: 1) مسئولیت مدنی: اگر ولی در موردی که به مصلحت مولیعلیه نبوده، با سوء استفاده از حق خود، به مولیعلیه زیان برساند، با استناد به قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» باید آن را جبران کند. 2) بطلان اعمال حقوقی انجام شده با سوء استفاده از حق، به این معنی که مولیعلیه میتواند ابطال آن اعمال را از مراجع ذیصلاح درخواست نماید. 3) محدودیت صلاحیت اعمال حق؛ بهعنوان مثال اگر پدری بهرغم مصلحت دختر، با ازدواج او با پسری که کفو او است بدون دلیل موجه مخالفت کند، قاضی میتواند به جای او این کار را انجام دهد و ولایت پدر در این مورد ساقط است. 4) مسئولیت کیفری؛ اگر ولی از حق ولایت خود سوء استفاده کند و باعث آزار و اذیت مولیعلیه گردد، مستوجب تعزیر است به استناد قاعده «کل من خالف الشرع فعلیه حد او تعزیر».