چکیده
در حال حاضر اكثريت كشورهاي جهان، چند قوميتي و چند فرهنگي هستند. در جهان امروز حفظ و نگهداري هويت هاي فرهنگي در چارچوب ملت سازي معنا و مفهوم پيدا مي كند. ادغام شهروندان در يك ملت واحد، آرمان ناسيوناليست هاي كلاسيك است كه در برابر اقليت هاي قومي ناشكيباست و در تاريخ با دولت هايي كه اقليت هاي ملي را به اجبار و سركوب وادار مي كند، پيوند خورده است. ناسيوناليسم جديد به تركيبي از همگرايي و انسجام اجتماعي متكي است كه جامعه ي با ثبات را برمبناي يك پلوراليسم فرهنگي در يك دولت چند مليتي مبتني بر دموكراسي بنا مي كند. نتيجه ي اين ناسيوناليسم ايجاد يك دولت ملي است كه براي حل مسائل قوميت هاي داخل خود به راه حل هاي دموكراتيك و انساني تري متوسل مي شود. اين راهكارها شامل پلوراليسم فرهنگي، دموكراسي اجتماعي، سياس تهاي اقدام مثبت و اعطاي خودمختاري و... مي باشد. سياست دولت ها در ارعاب و ادغام قوميت ها، پيامدهايي چون تنش هاي قومي، تعارضات داخلي، تضعيف همگرايي ملي و آسي بپذيري امنيت ملي را به دنبال داشته است. تجربه نشان داده است هر جا كه رهبران در صدد سازش با منافع قوميت ها بوده اند، به حل منازعه ي قومي نزديك شده اند. شيوه ي ادغام قوميت ها در يك قوميت مسلط، تجرب هاي شكست خورده است.
واژگان كليدي: ناسيوناليسم، قوميت، پلوراليسم فرهنگي، دموكراسي، همگرايي، انسجام ملي، خود مختاري، امنیت ملی